معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است
معلم و تجربه

معلم و تجربه

این وبلاگ پیرامون تجربه تدریس من است

در آستانه مهر95

مهرماه فصل شروع مدارس نزدیک است.دل نزدیک به 13 میلیون دانش آموز می تپد برای رفتن به مدرسه.دل کلی پدر و مادر هم می تپد برای دیدن بچه هاشون که می خواهند بروند کلاس  بخصوص کلاس اول.البته یک عده ای هم دلشان می تپد برای فرزندشان که می خواهند بروند دانشگاه. اما  در آستانه باز گشایی مدارس سوال هایی در ذهن من و خیلی های دیگر شکل می گیرد که نمی توانیم به آسانی از کنار آنها بگذریم.حال چگونه با این سوال ها کارمان را شروع کنیم.سوال هایی که پاسخش را نمی دانیم.

-آیا دل همه ی یک میلیون معلم هم می تپد برای رفتن به سر کلاس؟

-آیا همه این 13 میلیون دانش آموز شرایط یکسانی برای تحصیل دارند؟

-آیا عدالت آموزشی که زیاد از آن گفته می شود برای همه این 13 میلیون رعایت شده است؟

-آیا من معلم که هنوز مطالبات ماه های گذشته را دریافت نکردم شور و شوق رفتن به مدرسه را دارم؟

-آیا 37 سال کافی نیست که من شاهد مدارس ایمن باشم؟

-آیا 37 سال کافی نیست که من شاهد مدارس کپری نباشم؟

-آیا هنوز بعد از این همه سال باید شاهد کلاس هایی باشیم که در طویله برگزار می شود؟

-چگونه من معلم که در استانه بازنشستگی هستم وقتی فاصله درآمدی ام سال به سال با شاغلین زیاد و زیاد می شود شاد باشم و با انگیزه به کلاس بروم؟

-آیا بازنشستگان  آموزش و پرورش بیمه تکمیلی درست و حسابی دارند؟

-آیا من معلم می توانم کار صنفی کنم بدون اینکه امنیت شغلی و امنیت خانوادگی ام خدشه دار شود؟

-من معلم دهم چگونه می توانم تدریس دروس جدید را شروع کنم وقتی هنوز از محتوای جدید کتاب های این پایه هیچ اطلاعی ندارم؟

و صد ها سوال دیگر که هر روز با آن درگیرم و می دانم که این مشکلات در آموزش و پروش حل نخواهد شد مگر با مشارکت جامعه معلمین.معلمین عزیز همه در خط مقدم قرار دارند.آنها کاملا اشراف دارند بر همه مشکلات آموزشی  و پرورشی.

-معلم می داند که محتوای کتب درسی چه ایراداتی دارند.

-معلم می داند که دانش آموزانش چه نیاز هایی دارند و به چه چیزی علاقه دارند.

-فقط خود  معلم می داند که نیاز های یک معلم  چیست.

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش  در کلاس گرسنه و تشنه است؟

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش فرزند طلاق است؟

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش فرزند اعتیاد است؟

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش فرزند یک بیکار است؟

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش فرزند یتیم است؟

-کیست به غیر از معلم که بداند کدام دانش آموزش کودک کار است؟

-آیا گریه ها و ناراحتی ها و پرخاشگریهای دانش آموز را در کلاس درس غیر از معلم  کس دیگری می بییند و می فهمد؟

-کدام مسئولی می داند و می فهمد که معلمی کردن با حقوق کم یعنی چه؟

-کدام مسئولی می داند  و می فهمد که معلمی کردن به همراه شغل دوم و سوم  یعنی چه؟

-من چگونه می توانم مسئولیت سنگین پرورش دانش آموزان و فرزندان مردم سرزمینم را به عهده بگیرم در حالیکه خودم کوهی از گرفتاریها و مشکلات را دارم؟

-من چگونه به سوالات بیشمار دانش آموزانم در کلاس تاریخ پاسخ دهم وقتی که تاریخ کهن و متمدن کشورش  را در دوره های مختلف می خواند و مقایسه می کند با حال نزار تاریخ امروزش؟

-کدام مسئولی می فهمد که وقتی دانش آموزم سر درس جغرافیا از من می پرسد آقا آیا  شهراسلامشهر روی نقشه ی جغرافیا وجود دارد من چه دردی می کشم؟

-آیا من  معلم می توانم  باز هم برای  بچه های کشورم الگو باشم؟

-دیگر خبری از آرزوی معلم شدن در زبان کودکان سرزمینم دیده نمی شود.آنها همه می خواهند پولدار شوند.

-دیگر خبری از خانه خریدن مردم در شهرک فرهنگیان یا نزدیک آن هم نیست.

-دیگر خانه معلم هم خانه معلم نیست.مدارس خانه معلم شده است.

 -دیگر آموزش و پرورش و بخصوص معلم در اولویت نیست.

-دیگر بازنشستگان و سالمندان  موجب برکت جامعه نیستند.

-وقتی در خبر ها می شنویم هزینه تحصیل یک دانش آموز برای دولت حدود 2میلیون و هزینه نگهداری یک زندانی 18 میلیون است دیگر کاملا از تدریس و تعلیم و تربیت نا امید می شوم.

 قاسم فلاح /معلم